استادم می‌گفت: مبادا امام حسین (ع) را به پول بفروشی/ مجلس شب‌های رمضان مسجد ارگ چگونه پا گرفت؟

جوانان دهه 60 و رزمندگان دفاع مقدس نجوای دلنشین دعای کمیلش را در جمع رزمندگان حاضر در مناطق عملیاتی و پادگان دوکوهه به خوبی به یاد دارند. از ابتدای دهه 70 نیز با پایان دفاع مقدس و حضور ذاکران جبهه دیده در حسینیه ها و مساجد شهرها، نام حاج منصور ارضی در کنار ذاکران شاخص درخشید و از دهه 80 تاکنون در مسجد ارک و در حسینیه صنف لباس فروشان، محافل ماه مبارک رمضان و هفتگی شیفتگان و دلدادگان مکتب اهل بیت (ع) را پای روضه هایش می کشاند.

لحن و صدای منحصربفرد حاج منصور و <<الهی العفو>> گفتن های او در سحرگاه ماه ضیافت را همه می شناسند. همچنین شاگردان و تربیت شدگان مکتب مداحی او، اکنون در شمار پرآوازه ترین ذاکران کشور هستند.

حاج منصور ارضی که هفته گذشته برای رونمایی از صفحه مسجد و هیئت خبرگزاری فارس در جمع اهالی رسانه قرار گرفت، در گفت وگویی مشروح و اختصاصی از زمان کودکی اش و مجالس روضه اش برای ما گفت که پس از انتشار این گفت وگو، فیلم آن نیز منتشر می شود.

از کودکی شیفته حضور در میان شب زنده داران بودم

*در شب های دو دهه محرم و صفر و شب های ماه مبارک رمضان با نوای گرم و عاشقانهshy; ای که شما برای مردم جاری کردید، چه دستاوردهایی برای مخاطبان فراهم شده است؟

ـ سؤال عمیق و سنگینی مطرح کردید. ولی در چند جمله عرض کنم؛ وقتی انسان به مناجات با پروردگار میshy; نشیند، خداوند او را آماده میshy; کند. چون همیشه آن طرف توفیق است و ما واقعاً بیشتر وقتshy; ها با غفلت آمده ایم و او ما را بیدار کرده است. مثلاً همین طور بی مقدمه و بدون آمادگی به هر جایی وارد شده ایم، ولی عنایت حق، یار ما بوده است. نکته مهمش این است که ما معلمshy;ان بزرگی در رشته مناجات داشتیم که مرحوم حاج سیدعلی میرهادی و عموی اینجانب (حاج حسین ارضی) از جمله آن ها هستند. زمان طاغوت و حکومت نظامی ما به مسجد شب زندهshy; داران (امینshy; الدوله) می رفتیم که مرحوم حقshy; شناس آنجا نماز میshy; خواندند و شبshy; های احیا را ایشان برگزار میshy; کردند، ولی غیر از سه شب احیاء بقیه را حاج سیدعلی میرهادی بودند. خدا همه آن ها را رحمت کند. غیر از اینکه از کودکی در عرض سال دعای کمیل میshy;shy; رفتیم، دوست داشتم کنار عمویم و دیگر شب زندهshy; داران باشم؛ کسانی که احساس میshy; کردم واقعاً با امام زمان (عج) گفت وگو و مناجات میshy; کردند، یعنی تنها نجوا نمیshy; کردند و این ارتباط یک طرفه نبود.

از سال 41 تا کنون هنوز در نازیshy; آباد زندگی میshy; کنم

ولی در مورد مسجد ارک.... یکی دو سال زمان موشکshy;باران در مسجد پاچنار بودیم. شبی موشک زدند. آمدیم و برنامه را در مسجد ارک برگزار کردیم. مردم هم آمدند. خیلی از هیأتshy; ها هم تعطیل کردند و نظرشان این بود که نباید زیر موشک باران و حملات دشمن، مردم را در معرض خطر قرار دهیم. غیر از یکی ـ دو جا که من خدمت آقاسیدعلی میرهادی عرض کردم لازم است برای بقای روضه ها و مناجات ها، مجالسی در تهران برقرار بماند.

سال 67 تمام شد و آخرین موشک را نزدیک خانه ما در نازیshy; آباد زدند. البته از سال 41 تاکنون ر نازی آباد زندگی میshy; کنم. من به آقای میرهادی خیلی ارادت داشتم. گفتم: آقا شما امسال برنامهshy; تان را تعطیل کردید؟ گفت: حقیقت و اصلش این بود که من خواب دیدم بلندگو جلوی من است، اما آن را از مقابل من برداشتند و گفتند: برنامه شما تمام شده است، فهمیدم آخرین سال است و من دیگر نمیshy; توانم برنامه داشته باشم. گفتم: إن شاءالله زنده باشید و عمر شما طولانی باشد، یک چیزی به من بگویید، میshy; خواهم راه شما را ادامه دهم. از آنجا یکی آقا ماشاءالله عابدی و یکی هم برنامه ما شروع شد. در حالی که ما قبلا در ماه رمضان هیچ برنامه و هیئتی برگزار نمیshy; کردیم. ایشان گفت: <<ودوامَ فی الاتصالِ بخدمتک>>، بلند شد و رفت. گفتم: آقا صبر کنید. این را برای من بگویید. گفت: اگر خدمتگزارید، متصل باشید و دوام داشته باشید. از خدا بخواهید و خودتان هم همت کنید. آن قشنگ است، وگرنه یک سال برنامه داشته باشید، یک سال برنامه نداشته باشید، به درد نمی خورد.

ماجرای روضه جانسوز حضرت زهرا (س) و گریه بی امان پا منبری ها

آن دیگر برای من درس شد. آن جمله قسمتی از جملات دعای کمیل است که منتسب به امیرالمؤمنین (ع) یا حضرت خضر (ع) است. این اصل موضوع ما بوده. بقیه برنامهshy; های شب shy;های مسجد ارک، شبshy; های واقعاً عرشی بوده و چه کسانی میshy; آمدند و توبه میshy; کردند و چه کسانی که بنده خوب خدا بودند و ارتقاء پیدا میshy; کردند. نمیshy; شود گفت کدام شبshy; ها! آنچه که برای خودم داغ و ارزشمند بود، همه شبshy; ها بود. نمیshy; توانم تفکیک کنم که یکی استثنایی بود. البته یک شب من ناراحت بودم و روضه حضرت زهرا (س) خواندم. حدود 7، 8 نفر طوری گریه کردند و ضجه زدند که آمبولانس آمد، آن ها را برد؛ بس که حالشان بد شد. تا ساعتshy; ها مردم آنجا بودند و همه گریه میshy; کردند. نمیshy; دانم آن شب چه خبر بود!

ویژگی مداح برتر از دیدگاه حاج منصور از دوری از دنیا تا عمل به توصیه ها

*اگر بخوانید یک مداح جوان و آیندهshy; دار نام ببرید و بگویید این مداح چند سال بعد سرآمد مداحان کشور است یا میshy; توانیم بگوییم یکی از بهترین و مخلصshy; ترین ذاکران سیدالشهدا (ع) در سالshy; های آینده است، شما از چه کسی میshy; توانید نام ببرید؟

ـ این نمی shy;شود! چون درسshy; هایی که علما و مراجع ما بالاخص حضرت امام و آقا به ما داده اند، این گونه نبوده که مشخص کنند. البته حضرت امام (ره) اشارهshy; ای به رهبری آقا کرده اند، اما این گونه نبود که بخواهند تعیین کنند. سؤال را عوض کنیم و بگوییم این مداح چه شرایطی باید داشته باشد؟ این خیلی مهم است. آنچه را که برای بنده خدا قرار دادم که در ردیف این جمله دعای حضرت صاحب (عج) که اولش ما میshy; گوییم <<اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ وَبُعْدَ الْمَعْصِیَةِ وَصِدْقَ النِّیَّه>> تا آخر، این رشته کار و زندگیshy; اش باید بشود؛ نه در حاشیه. این اصل است. اگر این طوری جلو آمد و بیshy; نیاز از دنیا شد، نمیshy; خواهم بگویم در فقر زندگی کند، آن مشکلی که ما الان داریم روی آوردن به دنیا است، داشتن دنیا نه، <<اَخرجت حُبَ الدُنیا لِقَلبی>>، این باید خوراک روزانهshy; اش باشد و حب دنیا در وجودش نباشد.

بعد از این ها، علومی است که یک مداح باید یاد بگیرد. اکنون کلاسshy; هایی داریم و یک سری کتابshy; ها را بعضی علما و روحانیون در نوشتن و پدید آمدنش کمک کردند که به درد مداحان می خورد. دو سالی طول کشید تا حدود 3، 4 جلد برای همه موضوعاتی که به فکر ما میshy; رسید، نوشته شد. آن که واقعاً میshy; خواهد به جایی برسد، اول باید در نظر داشته باشد که بنده خدا باشد؛ بعد نوکری در این خانه را. ستایشshy;گری یا مداحی، ضعیفshy; ترین کاری است که از یک نوکر بر می آید.نوکر، غیر از کلام اربابش اصلاً حرفی نمیshy; زند. اگر کسی میshy; خواهد شرایطی پیدا کند، این دعا را باید عملی انجام دهد. اگر به آن رسید، نتیجه میshy; گیرد، اما اگر نه، عیوبی که آقا برای مسئولان میshy; گویند که برای خودشان و جامعهshy; شان دردسر شده است یا خدایی نکرده برای علما میshy; گویند و توصیه میshy; کنند، درباره او هم مصداق پیدا می کند. اگر پشت سر کار یک مداح و ذاکر، خدا نباشد، نتیجه، اشرافیshy; گری است؛ یعنی انسان را مایل به دنیا میshy; کند. به قول استاد ما، خدای ناکرده مداح، امام حسین (ع) را به پول میshy; فروشد. البته من همیشه گفته ام که این کار، خیلی هم عیبی ندارد! دنیایش را میshy; گذراند. اما او باید بداند که این ماجرا، بعد هم دارد.

استادم میshy; گفت تا آخر عمرت کاری کن امام حسین (ع) را به پول نفروشی

* سال گذشته بحثshy; های جدیshy; ای در فضای اجتماعی کشور به وجود آمد و آن این بود که بعضی مداحان در شهرستانshy; ها پاکتshy; های نجومی و رقمshy; های آنچنانی گرفته اند که این موضوع شما را مقداری ناراحت کرده بود و حتی تذکر داده بودید. آیا میshy; توانیم این افراد را هم در سلک مداحی قلمداد کنیم؟

ـ شما در این مؤسسه و سازمانshy;تان، روی تذکرات و تنبیهات و تشویق ها کنترل دارید و کارنامه هر فرد را در جایی محفوظ نگه می دارید. در مداحی این طوری نیست. قرار بوده دنیا به ما فروخته شود که آخرت ما تضمین شود. زمین را دادند که مزرعه آخرت کنیم، اما عده ای هستند که کار دیگری روی این زمین انجام می دهند. وقتی به شما شهرت دادند که خرج خدا شود، یعنی به قول جامعه کبیره <<إلَى اللّهِ تَدْعُون وَعَلَیْهِ تَدُلُّون>> باید مردم را به الیshy; الله دعوت کنیم. در حالی که شهرت را خرج خودمان میshy; کنیم. وقتی تقاضا زیاد شد، دنیاگراها قیمت را بالا میshy; برند. به عبارتی جنسی که با قیمت ارزان خریدند، الان گران میshy; فروشند!

آدمی را سراغ دارم که جنس را با همان قیمتی که خریده میshy; فروشد، میshy; گوید ما هر وقت گران خریدیم گران می فروشیم. اهل بیت علیهم السلام ما را به ارزانی وارد این حیطه کرده اند و در آخرت، گران ما را می خرند. بندگی ما را آن ها نشان میshy; دهند، ولی ما دوباره خودمان را به خلق خدا میshy; فروشیم.در حالی که خدا اعلام میshy; کند من خالق شما هستم و روزیshy;تان را میshy; دهم. من مشتری شما هستم. آن وقت، ما مشتریshy;مان را شیطان یا دنیا قرار میshy; دهیم یا اشرافی گری می کنیم. بعضی ها هم به قول شما پاکت نجومی می گیرند که البته خیلی از آن ها برای من ثابت نشده است، ولی من تذکراً به بعضی از آنها عرض کردم و بعضی از آن ها را خواستم که بعضی از آن ها اصلاً نیامدند. به هر حال به من هم گفتند که فلانی در فلان شهر این مبلغ را گرفته. ته و توی قضیه را که در آوردیم، دیدیم آن شخصی که پول داده، برای اینکه کارخانهshy; اش بچرخد و توفیق بیشتری در دنیا داشته باشد، این کار را کرده است!

واقعاً میshy; گویم بیشتر عزیزان و نوکران خالصی که میshy; شناسم و کم هم نیستند، در مضیقه مالی هستند، ولی مردانه دارند زندگی میshy; کنند. بعضی هم هستند که به دنیا گرایش پیدا میshy; کنند. در مسئولان هم این مشکل هست. نه تنها اشرافی گری که دروغ هم در آن ها بیداد می کند. اصلا عده ای هستند که با دروغ دارند زندگیshy;شان را میshy; گذرانند و خورد و خوراکshy;شان دروغگویی است.

خدا باید از همه ما ذاکران و مداحان قبول کند. پول نمیshy; گیریم؛ چون استادی داشتیم که میshy; گفت تا آخر عمرت کاری کن امام حسین را به پول نفروشی. این ازبیshy; ادبی من است که می گویم امام حسین (ع) توانایی دارد تو را تأمین کند.

امام حسین (ع) یعنی خط انقلاب، انقلاب یعنی امام حسین (ع)

*در همه طیفshy; ها و مشاغل یک نفر رأس مجموعه است. در حالی که مداحان، تشکل ها و جریان های مختلفی دارند، ولی هیچ کس نیست که حرف آخر را بزند. به نظر شما،رئیس مداحshy; ها کیست؟

ـ خود خدا و امام حسین (ع)! در شبshy; های ماه رمضان در لیلة القدر چه میshy; خوانیم؟ اولین کسی که اهلshy; بیت (ع) را مدح کرده، خود خداست. ما یکی ـ دو بار چیزی تحت عنوان چارت یا تشکیلات درست کردیم و پیشshy; نویسی خدمت آقا دادیم، اما هنوز ایشان کسی را قابل ندانسته اند که مسئول شود. در مسیر پیشکسوتان از ما پیرتر بوده و هستند؛ مانند مرحوم آقای آهی و آقای سازگار که بزرگ ما هستند. اینها حرف رهبری را هم گوش میshy; کنند و در خط انقلاب هم هستند. امام حسین (ع) یعنی خط انقلاب، انقلاب یعنی امام حسین (ع)، ولی واقعاً اینجا که رئیسی باشد و تشکیلاتی به وجود بیاید، فکر میshy; کنم دولتی شود. این نظر هیچ کدام از بزرگان ما نیست.

روضه حضرت رقیه (س) را میshy; خوانم، چون داغش را دیده ام

*خودتان به چه روضهshy; ای علاقهshy; مندید؟

ـ اگر همه عالم به من بگویند این روضهshy; ها را بخوان و بعد بگویند روضه خودت را بخوان، من روضه حضرت رقیه (س) را میshy; خوانم؛ چون خودم داغش را دیده ام. یعنی مسیرش را رفته ام و میshy; دانم چه خبر است. اینقدر در جبهه ها و جاهای دیگر گفتند و با مزاح و شوخی و انتقاد به این موضوع پرداختند که عاقبت من یک شب خواب دیدم که ما اصلاً درست گفتیم؟ در خواب دیدم در آسمان نوشتم <<فَکَیْفَتَتَّقُونَ إِنْ کَفَرْتُمْیَوْماً یَجْعَلُ الْوِلْدانَ شیبا>>. واقعا هول قیامت بچهshy; های کوچک را پیر میshy; کند، این است که وقتی سر بریده را برای حضرت رقیه (س) آوردند، او به یک باره پیر شد. آن خواب را که دیدم دیگر یقینم هزار برابر شد.

منبع:فارس